در این تقریبا نیم قرن اخیر که ایران ما تحت اشغال و چپاول اسلامگرایان بوده با هدف غارت اموال ما و صدور انقلاب موهومیمشان به دنیا، درست در هر بزنگاه تاریخی که رژیم اشغالگر اسلامی به نقطه شکست رسیده، مجموعهای از دوستان شرور و دشمنان بیخردش همپیمان شدهاند که با حفظ وضع موجود، بقای این دشمنان ایران و ایرانی را تضمین کنند.
تکلیف دوستانش که معلوم است، اما بهتر است نگاه دقیقتری به دشمنان بیخردش بیندازیم تا شاید این بار تحت تاثیر دسیسههایشان قرار نگیریم و یکبار برای همیشه اشغالگران ایران رو به زبالهدان تاریخ بیندازیم.
این روزها، به خصوص به توصیه حکومتیان که به خوبی نقطه ضعفهای احساسی مردم ایران را میشناسند، گروهی به ناگاه یاد وطن افتادهاند که تحت حمله دشمن خارجی قرار گرفته. برای دفع این تفکر مسموم، یادمان نرود که ایران ما ۴۶ سال است تحت حمله دشمن خارجی یعنی همین آخوندهای زالوصفت بوده. صدمات و خسارات جانی و مالی که جمهوری اسلامی به ایران و ایرانی وارد کرده بسیار فراتر از آنچه هست که در جنگ ۸ ساله از سوی عراق به ما تحمیل شد. آن جنگ به واقع به هدف کشورگشایی شروع شده بود و ما از جان گذشته به درستی برای امر مهم دفاع از وطن، جان و مالمان را بی دریغ به میان گذاشتیم.
اما شرایط کنونی ما اصلا جنگ نیست، کسی به «ایران» حمله نکرده،هدف کسی گرفتن ایران نیست! هدف این حملات، ساقط کردن خود جمهوری اسلامی است که به تجربه، دشمن شماره یک ایران و ایرانی بوده است. کسانی که دلشان برای ایران میسوزد و مردمی که از شادمانی ضربه به اشغالگران وطن شادند را به وطنپرستی دعوت میکنند، در بهترین حالت دشمنان بیخرد جمهوری اسلامی هستند.
هرکسی که این روزها جمهوری اسلامی را معادل ایران قرار داده بدون اینکه راهکاری برای رهایی ایران و ایرانی از دشمن خونخوار داخلی که بر جان و مال ما مستولی است اراپه دهد را باید نادیده گرفت. در این لحظات حساس تاریخی که روزنه مهمی برای رهایی در مقابلمان گشوده است، اجاره ندهیم تحت تاثیر این دسیسههای احساسی قرار بگیریم.
به یاد داشته باشیم که ماندن
در شرایط فعلی به نفع چه کسی و به ضرر چه کسی خواهد بود: راه نجات ما، وحدت ویکپارچگی
برای بیرون راندن اشغالگران است و هرکس که در راه غلبه بر آنها به ما کمک میکند،
بیتردید دوست ماست.